برای حضرت نرگس

یادداشت محسن رنانی برای پویش حمایت از نرگس کلباسی
  • محسن رنانیمحسن رنانی

حاج آقا فخرالدین کلباسی، روحانی  جلیل القدر، خوش بیان، شیک پوش و خوش فکری که خیلی هم به جَدّ مادری من (معروف به «آقا آمَنَ الّرسول») ارادت داشت، معلم دینی ما در «دبیرستان نمونه» اصفهان بود. آخوندی بود که از مصاحبتش سیر نمی شدی.

بعدها من با پسرش دکتر حسن کلباسی در دانشگاه اصفهان همکار شدم. دکتر کلباسی که پس از فوت پدرش بر اساس سنت خانوادگی، بالاجبار معمم شده بود وقتی برای تحصیل دکتری اقتصاد به انگلستان رفت همسرش را در یک بیماری از دست داد. بعد از پایان تحصیل هم که به ایران برگشت عبا و عمامه در آورد و شد مثل همه‌‌ی آدم‌هایی که «معمولی بودن» را یک ارزش می‌دانند نه «متمایز بودن» را. خیلی از داشتن «کِسوت» و زیر بار «تَکلّف»‌ ماندن پرهیز داشت. می‌گفت «کسوت»‌ و «تکلف»، روح را زمین‌ گیر می‌کند.

 بعد هم  برای مدتی مدیر گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان شد. در همان روزهایی که مدیر گروه بود یک روز دیدم عصبانی و مضطرب است. پرسیدم چرا؟ گفت: «چند روز است دخترم، نرگس، که برای امتحاناتش درس می خواند در خانه دائما می‌رود سر کمد لباسش و به چیزی نگاه می کند و بعد دوباره به سر درسش بر می گردد. وقتی تحقیق کردم معلوم شد معلم دینی شان یک حِرز (دعایی که در کاغذ می‌پیچند و جایی آویزان می‌کنند برای دفع خطر و بلا) را به او داده و گفته که اگر در هر روز فلان تعداد بار به این حِرز نگاه کنی حتما در امتحانات قبول می شوی». دکتر حرص می خورد و می گفت «من معتقدم یک سیاستی در پشت پرده، عامدانه می کوشد بچه های ما را خرافاتی بار بیاورد تا راحت‌تر بتواند بر آنان حکمروایی کند».

چند سال بعد از مرگِ همسرش، دکتر کلباسی هم گرفتار بیماری سختی شد (سرطان معده) و ظرف مدت کوتاهی پر کشید. من نرگس را تنها یک بار آن هم در مراسم ترحیم پدرش دیدم، اما روزهایی که دکتر هنوز بیمار نشده بود، دائم از نرگس، برای ما می گفت.

بعد از مرگ دکتر کلباسی دخترش به خارج برگشت و ما دیگر برای سالها از او بی خبر بودیم. اما پس از سالها، خبر او را از هند گرفتیم. معلوم شد که چند سال است موسسه‌ای را برای حمایت از کودکان نابینا در یکی از ایالت های هند تاسیس کرده است. او برای سفر به هند موهایش را به حراج می گذارد و با پولی که از حراج موهایش به دست می آورد به هند می رود و موسسه ای را برای کودکان نابینا تاسیس می کند. اکنون موسسه او در کل هند شناخته شده است و حتی در خارج از هند نیز.

امروز به طور تصادفی و از طریق شبکه های مجازی متوجه شدم که او در مسیر فعالیت‌هایش به دام فساد نظام اداری و فریبکاری برخی گروههای باجگیر هندی گرفتار شده و به مشکلات بزرگی برخورده است. او اکنون با نگارش نامه ای به مقامات ایالت اودیسای هند، از آنان دادخواهی کرده است. او همچنین با تاسیس یک کانال تلگرامی و با راه اندازی «طومار آنلاین» از همه یاری خواسته است تا بلکه سازمان‌های مربوطه صدای او را بشنوند و از او حمایت کنند.

شرح ماجرای مشکلات اخیرش را در کانالی که به تازگی راه اندازی کرده است بخوانید.

همچنین در اینجا (یا لینکی که در کانال نرگس آمده است)  طومار آنلاین تظلم خواهی او را امضا کنید تا صدایش شنیده شود.

و در این کلیپ نیز گوشه ای از فعالیت‌ های بشردوستانه او را به روایت تصویر ببینید:

از همه ایرانیان سراسر دنیا که می توانند او را به هر نوعی یاری کنند، بویژه از حقوقدانان، درخواست می کنم به یاری او بشتابند. از مقامات سفارت ایران در دهلی نیز درخواست می‌کنم او را دریابند و از هیچ کمکی به او دریغ نکنند. نرگس فرزند ماست؛ نرگس نماینده ماست،‌ نرگس انعکاس روح نیکخواهی بدون مرز ماست. او را تنها نگذاریم.


 سپاس نرگس و آزمون سرمایه اجتماعی ما

نرگس دیشب از طریق تلگرام مرا پیدا کرد و از این که یادداشت «برای حضرت نرگس» باعث شده بود ظرف یک روز مقامات سفارت ایران در هند با او تماس بگیرند و او را از حمایت خویش مطمئن کنند خیلی خوشحال بود. همچنین از صدها نفر هموطنانی که «طومار الکترونیک دادخواهی» نرگس را امضا کردند سپاسگزاری کرد. نرگس، دختری تنها از ایران، دختری که شش سال در تنهایی، بی خبری و سکوت، در میان کوهستانهای روستایی هندوستان برای کودکان نابینا مادری کرده است، باور نمی‌کرد که یکباره با موجی از همراهی و مساعدت هموطنان و مقامات کشورش روبه رو شود. نرگس گفت که دیشب از شوق، خیلی گریه کرده است.

خلاصه داستان اخیر نرگس این است که در یکی از گردش‌هایی که بچه های خیریه‌اش را همراه با والدینشان برده است، در یک حادثه یکی از بچه‌ها غرق می‌‌شود. اما پس از چند ماه والدین آن کودک بواسطه اغوای دیگران و به امید نوعی اخاذی با اتهام قتل، از نرگس شکایت می کنند. و آنگاه داستان گرفتاری نرگس آغاز می شود.

نرگس خیریه اش را در یکی از مناطق روستایی و بسیار فقیر هند تاسیس کرده است. مناطقی که بسیار سنتی و متعصب و قوم‌گرا هستند. نرگس در اوایل حتی برای این که به عنوان یک خارجی با مخالفت روستاییان برای تاسیس خیریه روبه‌رو نشود، مدتی خود را آفتاب سوخته کرده و به قیافه هندی درآورده است تا بتواند اجازه فعالیت در منطقه را بگیرد. دادگاههای مناطق روستایی هند نیز گونه‌ای از هیئت های محلی حل اختلاف، متشکل از معتمدین محلی هستند که شدیدا تحت تاثیر فشارهای محلی و قومی قرار می‌گیرند. این دادگاهها بسیار ابتدایی عمل می‌کنند و حتی برخی از آنها متهم را در دادگاه در یک حصار چوبی قرار می‌دهند. معمولاً وکیلان هم که بومی هستند نیز به خاطر فشارهای محلی جرات دفاع قاطع از متهم را ندارند. اکنون نرگس، دختری تنها از ایران، دختری که وقتی در نوجوانی به فاصله ای اندک مادر و پدرش را از دست داد، تصمیم گرفت برای فقیرترین و درمانده ترین کودکان عالم مادری کند، در دستان مردمانی فقیر که آنها نیز از روی عسرت و تنگدستی به باج خواهی روی آورده اند، گرفتار آمده است. باید یاری‌اش کنیم. گرچه سفارت ایران قول داده است که از او حمایت کند اما چون دادگاه‌ او در پشت درهای بسته انجام می شود هر احتمالی را در مورد نتیجه دادگاه می‌توان داد. دادگاه نرگس چهار روز دیگر (هفتم اکتبر ۲۰۱۶) برگزار می شود اکنون باید همزمان چند کار انجام شود:

نخست برای نرگس یک گذرنامه ایرانی صادر شود که سفارت بتواند از او به عنوان یک شهروند ایرانی حمایت کند. برای این کار مسئولان وزارت خارجه قول مساعد داده اند و  کار در حال پیگیری است.

دوم این که مقامات سفارت ایران در هند بکوشند که تا پیش از دادگاه با مقامات ارشد منطقه (شهردار، یا رئیس پلیس یا قاضی ارشد منطقه) تماس بگیرند و به اطلاع آنها برسانند که پیگیر روند قضایی نرگس هستند و درخواست کنند که آن مقامات بر درستی روند قضایی پرونده نظارت کنند.

سوم این که دادگاه متوجه شود که دهها هزار نفر از سراسر دنیا با حساسیت پرونده نرگس و رفتار دادگاه را دنبال می کنند. این باعث می شود که اثر فشارهای محلی بر دادگاه کاهش یابد و دادگاه بکوشد فرایند دادرسی را مطابق ضوابط و با شفافیت بیشتر دنبال کند و مقامات محلی نیز به حساسیت پرونده پی ببرند و بر آن نظارت کنند. برای این منظور لازم است تا پیش از برگزاری دادگاه دستکم پنجاه هزار نفر «طومار الکترونیک دادخواهی» نرگس را امضا کنند. بنابراین سه روز فرصت داریم برای پنجاه هزار امضا.

پیشنهاد من این است که هر یک از ده هزار عضو این کانال که این متن را می بینند، هم خودشان فرم حمایت را امضا کنند و هم دستکم چهار نفر دیگر را متقاعد کنند و پیگیری کنند که آنان نیز فرم را امضا کنند. برای این کار لازم است به این صفحه بروید.

و فرمی که در بالای سمت راست این صفحه تنظیم شده است را پر کنید (شامل نام، نام‌خانوادگی، ایمیل و شهر) و سپس دکمه قرمز رنگ (Sign) را فشار دهید (خانه توضحیات، که قبل از دکمه قرمز است می تواند پر نشود). ایرانیانی که خارج از کشور هستند نیز مشارکت کنند که تا تعداد امضاها از سایر کشورهای جهان نیز زیاد شود. ما سه روز وقت داریم و پنجاه هزار امضا. فکر می کنید چنین سرمایه اجتماعی‌ای در ایران باشد؟ فکر می کنید ایرانیان، به اندازه‌ای که آمادگی دارند تا در صفحات شخصی بازیکنان و بازیگرانی که دوستشان ندارند پیام‌های اهانت آمیز بگذارند، حاضرند دو دقیقه وقت بگذارند و از یک هموطن نیکوکار حمایت کنند؟ امیدوارم چنین باشد. تنها کافی است چهار روز صبر کنیم تا نتیجه آشکار شود. امید که سربلند شویم.

محسن رنانی ۱۲ مهر ۱۳۹۵


 اصلاحیه  و درخواست مجدد برای حمایت از نرگس

در یادداشت قبلی، من متاسفانه روش امضای «طومار دادخواهی» را برای کسانی که از روی کامپیوتر اقدام می کنند توضیح داده‌ام. اما اکنون متوجه شدم با آن که از بعدازظهر امروز تا کنون حدود ۵۴ هزار نفر یادداشت یاد شده را دیده اند (یعنی واقعا دوستان همت کرده اند و متن را به گروههای متعدد بازفرست کرده اند) اما مجموعا در این فاصله، حدود دو هزار نفر به تعداد امضاها افزوده شده است. این بدین معنی است که احتمالا بیشتر دوستان تلگرام خود را روی تلفن همراه استفاده می‌کنند و به همین خاطر نتوانسته اند از طریق تلفن همراه وارد قسمت طومار شده و آن را امضا کنند.

بر این اساس خواهشمندم تمام دوستانی که امروز یادداشت مرا با عنوان «سپاس نرگس و آزمون سرمایه اجتماعی ما» برای دیگران فرستاده اند، مجددا این یادداشت (که اکنون در حال مطالعه آن هستید) را برای همان افراد بفرستند تا کسانی که می خواهند از روی تلفن همراه «طومار دادخواهی» را امضا کنند، بر اساس دستور العمل زیر اقدام کنند:

نخست روی این لینک کلیک کنید.

وقتی صفحه مربوطه ظاهر شد، در پایین صفحه نمایشگر موبایل تان یک نوار قرمز رنگ ظاهر می شود که نوشته است sign this petition روی آن کلیک کنید. آنگاه صفحه دیگری ظاهر می شود که در آن چند کادر در زیر هم قرار گرفته اند. در این کادرها به ترتیب نام، نام خانوادگی ، نشانی ایمیل و نام شهرتان را وارد می کنید. می‌توانید در کادر آخر که مخصوص «توضیحات» است چیزی ننویسید. سپس روی کلید قرمز رنگ که روی آن کلمه (Sign) نوشته است ‌کلیک کنید.

و اکنون کار پایان می یابد و نام شما به طور خودکار در فهرست حمایت کنندگان از دادخواهی قرار می گیرد.

و نکته آخر این که بر خود لازم می‌دانم از جناب آقای حسن نوریان، سرکنسول محترم جمهوری اسلامی در حیدرآباد هند که دیروز شخصا با نرگس تماس گرفته و مشکل ایشان را از نزدیک پیگیری می کنند سپاسگزاری کنم.

محسن رنانی – ۱۲ مهر ۱۳۹۵


آخرین گزارش از وضعیت نرگس

در این چند روز اتفاقات دلپذیری افتاد که مرا به آینده «سرمایه اجتماعی» این دیار خوش بین کرد. یعنی دریافتم که هنوز «اگر بخواهیم» و اگر مشارکت کنیم و اگر عزم ملی کنیم می توانیم خیلی چالش‌ها را با سرعتی قابل توجه حل کنیم. موضوع «حاکمیت مجازی» که اخیرا در سخنرانی‌ای مطرح کرده ام امروز برایم محقق شدنی‌تر آمد.

آن سخنرانی را می‌توانید از این‌جا بشنوید.

ظرف یک روز پس از انتشار یادداشت من با عنوان «برای حضرت نرگس»، پیام‌ها، ایمیل‌ها و تماس‌های بسیاری از ایران و هند و اروپا داشتم که برای کمک به نرگس اعلام آمادگی کردند. تماس سرکنسول ایران در حیدرآباد با من و با نرگس، در همان روز اول، موجب دلگرمی شد.

 در روز دوم (پریروز) سازمان ثبت احوال اصفهان و سپس دفتر نمایندگی وزارت خارجه در اصفهان با همکاری بی‌شائبه به سرعت اسناد هویتی نرگس را تایید و به هند ارسال کردند. همان روز پاسپورت ایرانی نرگس توسط سفارت ایران در دهلی صادر شد. یعنی دختری که از اسناد هویتی خود فقط یک کپی شناسنامه داشت، یک روزه پاسپورتش صادر شد. در همان روز سفیر محترم ایران در هند نیز با نرگس تلفنی صحبت کرد. همه این‌ها امید را به دل نرگس بازگرداند.

در این دو روز خبرنگارانی از سراسر دنیا تماس گرفتند تا خبر نرگس را پوشش دهند. جوانان ایرانی در تلگرام، اینستاگرام، و اینترنت صفحه های حمایت از نرگس را به راه انداختند و دانشجویانی از هند برای کمک به نرگس اعلام آمادگی کردند. یک گروه مستند ساز هم دارد بار می بندد که به هند برود و داستان نرگس، این الهه‌ی شفقت و راستی ایرانی را به صورت مستند بسازد.

اکنون که نرگس دارای پاسپورت ایرانی شده است سفارت ما می تواند رسما برای حمایت حقوقی از نرگس وارد شود. و امروز سرکنسول ارجمند ما در حیدرآباد خودش را همراه با یک خانم وکیل ورزیده ایرانی به «رایاگادا» رساند تا فردا در دادگاه حضور یابند و ناظر روند دادگاه باشند. یک فیلم بردار هم گرفته اند تا تحولات این روزها را ثبت کند.

  • توضیحات امیدوار کننده امشب جناب سرکنسول از وضعیت نرگس را می‌توانید در اینجا بشنوید.

  • نرگس نیز که این چند روز هر شب یک گزارش صوتی برای من فرستاده است، امشب بسیار امیدوارانه و شادمانه سخن گفت. صدای نرگس را در این جا بشنوید.

اکنون یک کار باقی می ماند که امید ما را شدیدا بالا ببرد و این یک کار بر عهده ما بیکاران شبگرد تلگرامی است. آی حضرات تلگرامی، از امشب تا فردا صبح هر جور شده است به این صفحه بروید و «طومار حمایت از نرگس» را امضا کنید. افزایش امضای این طومار، باعث می شود مقامات محلی هند متوجه حساسیت پرونده نرگس شوند و نگذارند روند دادگاه نرگس که تحت فشار قبایل و سران محلی است، به بیراهه برود.  (وقتی از تلگرام موبایل خود وارد این صفحه شدید، روی کلید قرمز رنگ پایین صفحه کلیک کنید، صفحه دیگری ظاهر می‌شود که باید نام، نام خانوادگی، نشانی ایمیل و نام شهر خود را در کادرهای مشخص شده وارد کنید و دوباره روی کلید قرمز رنگ پایین صفحه کلیک کنید و کار تمام است. بیش از یک دقیقه وقت شما را نمی‌گیرد. یادتان باشد، قرار ما پنجاه هزار امضا بوده است و اکنون فقط ۲۵ هزار امضا داریم).

نرگس دارد پاداش شفقت خالصانه خویش را می‌گیرد. در «خلوص نیت» نرگس همین بس که شش سال تمام صدها کودک نابینای هندی را تحت پوشش و حمایت خود قرار داده بود اما بسیاری از ایرانیان ساکن هند و حتی مقامات رسمی کشورمان در هند خبر نداشتند. عرفای ما گفته اند یکی از رازهای این عالم «صدق» ‌است، یعنی صدق در این عالم، گم نمی شود. هر نیکی صادقانه، حتماً روزی دو صد چندان به تو بر خواهد گشت. حضرت سعدی می فرماید: تو نیکی می کن و در دجله انداز/ که ایزد در بیابانت دهد باز. بگذارید در این زمانه‌ی روی و ریا، نرگس را «الهه راستی» بنامیم. من با پدرش همکار و دانش‌آموز پدربزرگش بود‌ه‌ام. می دانم که لقمه‌های این خانواده پاک بوده است. دیشب که برای نرگس نوشتم که هر وقت مضطرب شد قرآن بخواند، برایم نوشت:‌ «هر شب قرآن می‌خوانم». گریه‌ام گرفت.

آی شب زنده داران این روزها. امشب برای نرگس دعا کنید. فردا روز سرنوشت سازی است.

محسن رنانی ۱۵ مهر ۱۳۹۵


آخرین نرگس‌نامه

روز جمعه (۱۶ مهر)، دادگاه نرگس در رایادگادا در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد. سرکنسول ما در حیدرآباد نیز همراه با یک خانم وکیل ایرانی در این دادگاه حضور یافتند. این نشست دادگاه برخلاف موارد قبلی، خیلی رسمی، به موقع و همراه با رفتاری با نزاکت نسبت به نرگس برگزار شد.

دقت کنیم، اتهام نرگس فقط «سهل انگاری» در مراقبت از کودکی است که در هنگام گردش دسته جمعی، غرق شده است. اما برخی افراد محلی پس از گذشت چند ماه از حادثه، به قصد اخاذی کوشیدند با اغوای خانواده کودک، نرگس را متهم به قتل کنند. دادگاه هنوز به پایان نرسیده و هنوز هیچ حکمی صادر نشده است. جلسه جمعه دادگاه، در واقع چهارمین جلسه دادگاه نرگس بود. هنوز یک جلسه دیگر در اواخر مهر ماه در پیش است و تا یک ماه آینده رای دادگاه صادر می‌شود. پویش حمایتی که در این چند روز برای نرگس به راه افتاد برای این بود که به راحتی ممکن بود جلسه جمعه‌ی دادگاه به آخرین جلسه تبدیل شود و از آن حکمی سنگین بیرون بیاید. متعصبان و باج‌خواهان محلی سخت در تلاش بوده اند که رای دادگاه را تحت تاثیر قرار دهند و حمایت حقوقی سفارت ایران از نرگس و پویش صدهزار نفری امضا کننده طومار آنلاین دادخواهی، موجب شد که فضا قدری به نفع نرگس تغییر کند.

اما هنوز ماجرا پایان نیافته است و ممکن است از جلسه بعدی دادگاه حکم ناخوشایندی بیرون بیاید. البته مقامات قضایی رایاگادا تلویحاً به سرکنسول ما قول‌هایی داده اند که ماجرا ختم به خیر شود و نرگس با مجازات زندان روبه رو نشود، اما هیچ اعتمادی به سیستم اداری و قضایی هند که شدیدا تحت فشار متنفذان و افراطیان محلی است، نیست. بنابراین لازم است هم «طومار الکترونیک» همچنان امضا شود و هم حمایت حقوقی سفارت ایران از نرگس همچنان برقرار بماند. یعنی حساسیت روی پرونده باید باقی بماند تا مقامات قضایی منطقه مجبور باشند روند دادگاه را از فشارهای محلی دور نگهدارند.

پویشی که در این چند روز برای «نرگس ایرانیان» به راه افتاد، اکنون نرگس را به یک چهره جهانی تبدیل کرده است، به گونه‌ای که اکنون نرگس در رسانه‌های دنیا به «دختر نیکوکار ایرانی» شهرت یافته است. این دو روز در رسانه‌های مختلف کشورهای خارجی گزارش‌هایی از او و فعالیت او منتشر شده است. همین تحول باعث خواهد شد تا مقامات مرکزی هند در دهلی نیز حساس شوند و مراقبت کنند که این پرونده به مسیری غیرعادی نیفتد. ما هم همین را می‌خواستیم. و البته برای صدا و سیمای خودمان باید افسوس خورد که چقدر گیرنده هایش خاک گرفته است. دعا کنیم تا این عزیزان نیز اندکی هوشیار شوند.

من به نوبه خودم لازم می‌دانم از سفیرمان در هند و بویژه از سرکنسول ایران در حیدرآباد سپاسگزاری کنم که به محض اطلاع از وضعیت نرگس، با ورود به موقع به مساله و حضور شخصی در رایاگادا از نرگس حمایت روانی و حقوقی کردند. و نیز درخواست می‌کنم که تماسشان را با نرگس حفظ کنند و در صورت امکان نماینده‌‌ای به جلسه بعدی دادگاه نرگس بفرستند.

سپاس من نثار همه جوانان عزیزی باد که در این چند روز با برپا کردن دهها وبلاگ و صفحات تلگرامی، فیسبوکی و اینستاگرامی، در پویش حمایت از نرگس دمیدند و تا این لحظه تعداد امضاها را به حدود ۱۳۸ هزار امضا رسانده‌اند. ما را به بختیاری خود این گمان نبود.

نرگس در اولین سفری که در نوجوانی به ایران آمد، مادرش را از دست داد. و سپس در سفر دومش به ایران پدرش پر کشید. برای نرگس ایران «بوی مرگ» می‌داد. به همین خاطر دیگر جرات نکرد به ایران بیاید. و به همین علت وقتی تصمیم گرفت خود را وقف کودکان یتیم و درمانده‌ی این عالم کند، هند را برگزید. احساسم این است که این تجربه دارد باعث می شود نرگس از ایران «بوی زندگی» بشنود. در یکی از پیام‌های اخیرش به من نوشته است هرگاه اجازه خروج از هند را دریافت کند، دوست دارد اولین سفرش به ایران باشد. امید که چنین شود.

من البته با نرگس در تماسم و اگر جایی لازم باشد که اقدامی برای حمایت از او صورت پذیرد چنین خواهم کرد اما در این مرحله ماموریت من برای راه اندازی پویشی برای معرفی ملی و جهانی نرگس به پایان می‌رسد.

پویش حمایت از نرگس برای من آزمونِ بازشناسی ظرفیت‌های نهفته اجتماعی جامعه‌مان بود که البته بسیار امیدوارم کرد.  امید که مقامات کشورمان نیز به این ظرفیت پی ببرند و برای عبور جامعه از مشکلات و بحران‌های در پیشِ رو از آن بهره بگیرند. اما البته پیشْ شرط آن، بازسازی «سرمایه اجتماعی» میان جامعه و حکومت است که به گمان من، اعلام آشتی ملی گام اول آن است.

.از این پس اگر تمایل دارید خبری از فعالیت‌ها و روند دادگاه نرگس بگیرید به کانال تلگرامی شخصی او مراجعه کنید

محسن رنانی ۱۸ مهر ۱۳۹۵ 


واکنش رسانه های ایرانی به مساله نرگس:

ایسنا

آفتاب

دنیای بانک

محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت عملی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید